نقل و انتقال و جابهجايى مسافر و كالا، يكى از اركان مهم زندگى روز مرّه بشر محسوب مىشود بالاخص در زمان ما به لحاظ روند رو به رشد تجارت جهانى، ارتباطات اقتصادى ملل مختلف، از اهميت و نقش به سزائى برخوردار است كه از جمله آنها ارتباطات و حمل و نقل دريائى و مسائل دريانوردى و كشتىرانى است. گرچه امروزه دريانوردى از فنّآورى پيشرفتهاى برخوردار است، ولى از زمانهاى خيلى قديم، بشر به اين امر مهم پى برده بود. و كشتيرانى در تاريخ بشر سابقه ديرينه دارد. امروز دريا و كشتى بهترين و كمخطرترين و اقتصادىترين و وسيعترين و كمهزينهترين راه و وسيله حمل و نقل است كه بهطور خداداد در اختيار بشر قرار گرفته. بدون نياز به راهسازى و آسفالت و ديگر مسائل و مشكلات راههاى خشكى.
كشتى و دريا آنچنان در زندگى انسان مهم است كه خداوند قادر مطلق در قرآن مجيد از آن به عنوان يكى از نشانههاى خود ياد كرده مىفرمايد:
«وَ مِنْ آياتِهِ الجَوارُ فِي البَحْرِ كَالأَعْلام»(1).
«از نشانههاى او كشتيهائى است همچون كوهها كه در دريا حركت مىكنند».
خداوند متعال در اين آيه مطلبى را بيان نموده است كه بشر با آن زياد سرو كار دارد بالاخص كسانى كه ساحلنشين هستند و از ماهىهاى دريا صيد كرده و عرضه مىكنند كه هم خودشان از نظر هزينه زندگى تأمين مىشوند و هم مردم از گوشت تازه بهرهمند مىگردند(لِتَأْكُلوا مِنْهُ لَحْماً طَرِيّاً)(2). گوشتى كه زحمت پرورش آن را خود بشر نكشيده و تنها دست تواناى خداوندى آنها را در اقيانوسها و درياها در اختيار بشر قرار داده است و همچنين ساير نعمتها كه ارزش اقتصادى دارد مانند وسائل زينتى كه مىفرمايد: (وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها...)(3). كسانى كه در درياها مسافرت مىكنند، مخصوصاً آنهايى كه تجارت مىكنند و كالاهاى خود را به وسيله كشتى از منطقهاى به منطقه ديگر و يا كشور و قارهاى به كشور و قاره ديگرى حمل مىكنند، اهميت اين وسيله را از نزديك لمس كرده و قدر آن را بهتر مىفهمند.
«جوار» در آيه ياد شده، جمع «جاريه» به معناى سفينه و كشتى است و به خاطر حركت آن در روى آب جاريه گفته مىشود. و علت اين كه به دختران جوان هم جاريه اطلاق مىشود، اين است كه آنان در اثر نشاط جوانى سريع راه مىروند(4).
«أعلام» جمع «عَلَم» در لغت عرب به معناى علامت است مانند پرچم، مناره و كوه بلند كه از دور ديده مىشود(5) كه در اينجا حاكى از عظمت و بزرگى كشتيهائى است كه به اندازه يك شهر خودنمائى كرده و در دريا در حركت هستند.
جالب اينكه پروردگار جهان مىفرمايد: كشتيهاى غولپيكر به اين بزرگى به وسيله باد حركت مىكنند:
«از نشانههاى عظمت خدا اين است كه بادها را به عنوان بشارتگرانى مىفرستد تا شما را از رحمتش بچشاند و كشتيها به فرمانش حركت كنند و از فضل او بهرهگيريد..»(6).
اگر در عصر حاضر نيروى محرّكه كشتيها، موتورهاى نيرومندى است كه پروانههاى كشتى را به حركت در مىآورد، با اينحال وزش بادها در حركت كشتيها نيز مؤثر است و لذا خداوند بزرگ در آيه بعدى مىفرمايد: «اگر خداوند اراده كند باد را ساكن مىسازد تا كشتيها بر پشت دريا ساكن و متوقّف شوند»(7).
اگر قايق كوچكى با باد به حركت در آيد، خيلى مهم نيست. مهم آن است كه كشتيهاى غول پيكر با وزش باد ملايم و لطيف هوا با آنهمه مسافر و بار و... به حركت در آيند و هزاران كيلومتر راه را طى كنند مانند كشتى حضرت نوح با آن عظمت، كه در قرآن و تاريخ از آن ياد شده است.
خداوند متعال در سورههاى مختلف قرآن مجيد در باره كشتى سىبار با تعبيرهاى گوناگون: فُلْكْ، سفينه و جوار و جاريه با صيغههاى مفرد و جمع سخن به ميان آورده است كه به استفادههاى گوناگون بشر چه اقتصادى، چه مسافرتى و... اشاره شده است.
از تاريخ ساخت اولين كشتى در جهان اطلاع دقيقى در دست نيست اما به دليل اهميتى كه كشتى در امور زندگى انسانها داشته و دارد، شايد بشر قبل از تمام وسايل نقيله ساخته دست خود، به ساخت آن همّت گماشته است.
«ممكن است اولين كشتى تكهچوبى بوده است كه براى عبور از رودخانه و آبهاى جارى ساخته شده كه بعداً رفته رفته تكههاى ديگر چوب را با ميخهائى كه از خود چوب درست مىكردند، به همديگر وصل مىكردند و سپس به وسيله پاروهائى كه به دست مىگرفتند، آنها را به حركت در مىآوردند»(8). كه هماكنون نيز از آنها استفاده مىشود.
امروزه با پيشرفت روزافزون صنعت كشتىسازى، كشتيهاى غولپيكر و اقيانوسپيما و نفتكشهاى عظيم و كشتيهاى جنگى و ناوهاى هواپيمابر و همچنين زيردريائىهايى به دست بشر ساخته شده است كه همگى كم و بيش از آنها اطلاع داريم و مىدانيم پس از گذشت قرنها از ساخت وسايل نقليه اقتصادى و جنگى و مسافرتى؛ معلوم مىشود: كشتى بهترين و مهمترين آنهاست و گاهى كشتيهايى ساخته مىشود كه به اندازه يك شهر با امكانات خودش در خدمت بشر است.
اينجا بهتر است به تاريخ بعضى از مهمترين تحولات صنعت كشتى سازى اشاره شود:
1. مصريها 3000 هزار سال قبل از ميلاد به وسيله تكهچوبى قايق را اختراع و ساخت كشتى چوبى را آموختند.
2. در سال 850 ميلادى عربها كشتىهاى چوبى را ساخته و در آنها از اسطرلاب استفاده كردند و به هند و چين مسافرت كردند.
3. در سال 1200م در شمال اروپا ساخت كشتى را آغاز كردند.
4. در سال 1807م روبرت فيلتون اول آمريكائى كشتى بخار تجارى را ساخت.
5. در سال 1818م انگلستان كشتى فولكان خود را كه اولين كشتى ساخته شده از آهن بود، عرضه كرد.
6. در سال 1819م كشتى امريكائى سافانا، اولين كشتى بخارى، از اقيانوس اطلس به مدت 105 ساعت عبور كرد(9).
البته در طول اين مدت ملتهاى مختلف جهان مانند: مصريها و مينيون و مسينيون و فينيقىها و رومانيها از اين صنعت مهم آگاه بودند و متناسب با زندگى و شرائط اقليمى و محيط زندگى خودشان قايقها و كشتيهائى مىساختند كه از نظر عرض و طول متناسب با رود نيل و درياى سفيد ميانه و يا آبهاى ديگر جهان بود.
و همچنين كشتى فايكنج كه از بهترين وسايل مسافرت مابين قرن هشتم و يازدهم ميلادى به حساب مىآمد، در شمال اروپا ساخته شد كه اقيانوس اطلس را پيموده حتى به امريكا رسيد و با آن كشتى تجارت كردند(10).
قرآن مجيد هزار و چهار صد سال و اندى پيش كه هنوز از كشتيهاى بخارى و نفتكشها و كشتيهاى جنگى و ناوهاى هواپيمابر خبرى نبود، به برخى از مهمترين و بزرگترين آنها يعنى كشتى نجات حضرت نوح كه به دستور و زير نظر خداوندى به دست حضرت نوح ساخته شده، اشاره مىكند.
حضرت نوح پس از نااميد شدن از هدايت قوم خود كه پس از 950 سال دعوت به سوى پروردگار بيش از چهل زن و مرد ايمان نياوردند، به درگاه خدا عرضه داشت: خدايا به فرياد من برس كه اين قوم من قابل هدايت نيستند و مرا خيلى اذيت مىكنند.
«پروردگارا بر زمين كسى از اين كافران را مگذار، كه اگر بگذاريشان بندگانت را گمراه مىسازند و جز بدكار و كافر نمىزايند»(11).
لذا دستور ساخت يك كشتى عظيم از طرف پروردگار صادر گرديد «واصنَعِ الفُلْكَ بأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا»(12) «و (اكنون) در حضور ما و طبق وحى ما كشتى بساز...». كه به عقيده مفسران، منظور از «اعيننا و وحينا» آموزش روش ساخت كشتى توسط جبرئيل و به فرمان خداست (شايد به خاطر اينكه تا آن عصر چنين كشتىاى ساخته نشده بود). و مواد اوليه آن هم از درخت بوده است. چنانكه در شرح حال حضرت نوح مىخوانيم:
جبرئيل(ع) با هفت دانه خرما نازل شد و گفت: اى نوح پروردگار دعاى تو را اجابت فرمود اينك دانههاى خرما را غرس كن تا درخت خرمائى شود، مدتى گذشت خرما سبز شد سپس خشك گرديد(تا ده مرتبه) آنگاه جبرئيل فرمان داد اين درختها را بينداز و آنها را ببُر و با تختههاى آنها كشتى بساز و از شاخههاى درخت، ميخ بساز و از تنهاش تخته؛ و آنها را بهم وصل كن. حضرت نوح سالها به بريدن درختها و ساختن كشتى پرداخت. چنانكه مىفرمايد: «و حَمَلنا على ذاتِ اَلواحٍ و دُسُر» «او را بر مركبى از تختهها و ميخهائى ساخته شده سوار كرديم»(13).
دانشمند فرزانه جناب آقاى يعقوب جعفرى در تفسير (اعيينا و وحينا) مىنويسند:
«... و اين مىرساند كه صنعت كشتىسازى را خداوند به نوح ياد داده است و اين تأييدى بر سخنان كسانى است كه ريشه همه علوم و صنايع حتى طب را از پيامبران مىدانند كه از طريق وحى ياد گرفتهاند»(14).
گرچه كشتيهاى امروزى، هم از نظر عظمت و وسعت و هم از نظر تكنولوژى و امكانات، قابل قياس با كشتيهاى زمانهاى سابق نيست، زيرا امروزه كنترل و حركت و ساير عمليات كشتيها با سيستم الكترونيك تنظيم مىشود و ممكن است بشر در آينده به سيستمى بهتر از اينها هم دست يابد، چنانكه خود خالق يگانه مىفرمايد: دريا هم به فرمان خدا مسخّر بشر است:
«اللَّهُ الَّذِى سَخَّرَ بَكُمُ البَحْرَ لِتَجْرِيَ الفُلْكُ فِيهِ بِاَمْرِهِ وَ لَتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ....»(15).
«خداوند همان كسى است كه دريا را مسخر شما كرد تا كشتيها به فرمانش در آن حركت كنند و بتوانيد از فضل او بهره گيريد...».
همچنين بايد درك كنيم دست تواناى چه كسى در پشت اينهمه انرژى و موادّ اوليه و مغزهاى سازنده اين وسائل مهم وجود دارد؟ در اين زمينه در قرآن مجيد مىخوانيم:
«وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِى السَّمواتِ وَ ما فِي الأَرْضِ جَمِيعاً مِنْهُ...»(16). «او آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، همه را از سوى خودش مسخّر شما ساخته و در اين، نشانههاى مهمى است براى كسانى كه اهل فكرند».
بر اساس اين آيه، بشر نسبت به دستيابى به نعمتها و مجهولات كشف نشده خود كه از طرف پروردگار مسخّر او گرديده، راه درازى در پيش دارد. بخصوص كه مىفرمايد: «جميعاً» يعنى هرچه به فكر انسان برسد، از طرف پروردگار به او ارزانى شده است.
راستى آيا بشر در اين مورد فكر كرده است كه درياها و اقيانوسها را با اين وسعت كه پس از به وجود آمدن خشكىها بازهم سه چهارم روى زمين را آب فرا گرفته، چه كسى آفريده؟ و آيا فكر كرده است كه بادهاى منظم به دستور چه كسى مىوزند تا بشر بتواند به كمك آن راه خود را طى كند و به مقصد برسد؟ و چه كسى به چوب و مواد ديگرى كه از آن كشتى ساخته مىشود، اين خاصيّت را بخشيده است كه در آب فرو نرود؟ و چه كسى در بخار و ساير نيروها اين خاصيت را به وديعت نهاده آيا اگر اين نيرو و خاصيت از آنها گرفته شود و آب، فشار لازم را نداشته باشد چه مشكلاتى پيش مىآيد؟ طبق فرموده خداوند متعال قابليت و خاصيت و قدرت آسمان و زمين و هر آنچه از انرژىها در آنهاست، از ناحيه خالق يكتا و گوش به فرمان او هستند. حتى مغزهاى متفكرى كه اين نيروها را كشف مىكنند و پى به انرژىهاى مختلف مىبرند، آفريده يك خالق حكيم مطلق است.
1) شورى: 32.
2) نحل: 14.
3) نحل: 14.
4) مجمعالبحرين: جرا.
5) المصباح المنير و المنجد.
6) روم: 46.
7) شورى: 33.
8) الموسوعة العربية، ج12، ص 301.
9) همان، ج12 ص 302(السفينة).
10) همان، ج12، ص 303.
11) نوح: 26 و 27.
12) هود: 37.
13) قمر: 13.
14) تفسير كوثر، ج5، ص 217.
15) جاثيه: 12.
16) جاثيه: 13.